من همان سایه ام که در تاریکی مطلق زندگی میکند.... سایه ای از جنس هیچ تو خالی و بی همنشین در کمین بره های اهریمنی... من... همان دختر ماه و تاریکی سوار بر روح درخشانم! میروم هر سو به دنبال سرپناهی مبهم و بی روشنایی.... من همان غریبه با نور و خورشیدم که با تاریکی و تنهایی انس میگیرم...!
ادامه...